Wednesday, November 08, 2006

...

من با بهترین دوستم، ستون ِ زندگیم یعنی بابام به خاطر ِتو دعوام شد من دلم از بابام شکست ... من معلقم الان، دستم از محکم ترین ستون رها شده ... من احساس ِ خفگی می کنم

3 Comments:

Blogger Z-factor said...

:( گمونم بهتر بود سر موضوعي كه ازش هم هنوز مطمئن نبودي با پدرت درگير نمي شدي. اميدوارم اوضاع زودتر درست بشه.

Anonymous Anonymous said...

گاهی مواقع آدم باید از همه چیزش بگذره

Blogger Shabnam said...

به خاطر یک دعوا، رابطه ات با پدرت خراب نمیشه، ممکنه الان کدر باشه ولی مطمئن باش، اگر واقعا با هم صحبت کنین و با گذشت زمان حتما درست می شه. گاهی آدم ناچاره برای اینکه خودش باشه با عزیز ترینهاش هم مخالفت یا بر خورد کنه، ولی اگر دوستی واقعی در بین باشه، به خاطر این دعواها و به این راحتی از بین نمیره.

Post a Comment

<< Home