...
* یه موقع حس میکنم باید و نبایدی که برای خودم تعیین کردم داره خفم می کنه ولی نبودنش هم امکان نداره برام
**دوست دارم شروع ِ هر کار و تغییر ِ جدید ، اول ِ هفته یا اول ِ ماه یا اول ِ یه سال ِ جدید باشه کلا شده برام یه قرارداد ولی چیزی که زیاد ِ اول ِ هفته و اول ِ ماه و ...است و اینجوری ِ که این هفته به هفته ء بعد حواله داده میشه و این ماه به ماه ِ بعد ...
***عذر خواهی کمترین کاری بود که می تونستی بکنی و بهترین کار ، یادت نره هر کسی مسئول ِ گلش هست ...
posted by hiddensense at 11:54 AM
5 Comments:
من تا حالا چند بار گله مو آب برده!
شب نویس ِ عزیز خیلی عجیب نیست که گله شما رو آب برده چون گله ها مثل آدم ها ریشه ندارند و به قول ِ نویسنده مشکلشون همین بی ریشگیشونه راحت جابجا میشن و آب میبرتشون ولی من از گلها صحبت میکنم که ریشه دارن!!!!
دلیل کارهای تلنبار شده رو فهمیدم ! ممنون (:
.سلام نازلی عزيز.من هم كارهايی دارم كه بايد استارتش را بزنم.يه دليل عقب انداختن كارهام اينه كه به پرفكت بودنشون فكر می كنم،در نتيجه از هراس ناقص بودن و كامل نبودن تن بهشون نمی دم.مدتيه كه شروع كردم كارهای جديم را با همون حداقل توانی كه دارم ارائه بدم،خيلی راضيم نمی كنه اما از بی عملی بهتر بوده برام.راستی لينكت را ديدم در سايت اميرحسين سام.
منتظر شرايط خارق العاده نباشيد تا اقدامات مفيد انجام دهيد سعي كنيد از موقعيتهاي معمولي بهره بگيريد.
به منظور رعايت اون قضيه كپي رايت، اين جمله رو تو دفتر برنامه ريزي قلم چي ديدم. ولي مال هر جا باشه يكي از جملات فوق العاده ايه كه نشون دهنده شناخت نويسنده اش از بشر دوپاست
Post a Comment
<< Home