چیزی که پایان نداره حماقته ...
کار ِ احمقانه ای انجام دادم ، خیلی احمقانه ، ....
مسلما تاوانش همین احساس ِ وحشتناکیه که الان دارم دلم می خواد به خودم بقبولونم که من این کار و نکردم ...واقعا تا حالا همچین حماقتی نکرده بودم یه لحظه حالم بهم خورد از خودم
درسته که مقصر بودی ولی من باز حق نداشتم این کار و بکنم ....
ولی بدون اینقدر کارت برام آزار دهنده بوده که نتیجش حماقت ِمن شد ....
آخه من برای ِ چی اون متن و می خواستم .... این و با خودت فکر کردی و تو برای ِچی دوست داری احساس ِ عذاب وجدان برام ایجاد کنی ؟ اینجوری عذاب ِ وجدان ِ خودت کم میشه ؟
متاسفم ... متاسفم ..چی کارکنم با این احساس ِ شرمندگی ....
1 Comments:
خب من كه نمي دونم چي كار كردي فقط ميتونم بگم بهترين راه براي جبران عملي ناخوب اينه كه چنان ازش درس بگيريم كه در تصميم گيري و عملكرد آينده مون بيشتر دقت كنيم. همين. عذاب وجدان گاهي خوبه ولي نه بيش از اندازه اش.
Post a Comment
<< Home