Wednesday, February 15, 2006

زود رنجی

مردن علت های ِ مختلف داره
دارم مطمئن میشم که اگه ریشه یابی بشه علت مرگ ِ من به احتمال ِ زیاد در اتر ِ زود رنجی خواهد بود ... .

پ .ن : این احتمال ِ زیاد از اون جا بدست اومده که سعی کردم این خصلت رو کاهش بدم ولی موفقیتم ناچیز تر از اون بوده که احتمال رو پایین بیاره

8 Comments:

Blogger شايگان said...

اميدوارم به اين خاطر نميری بيشتر برای اون کسی ميگم که اذيتت کرده چون قاتله

Anonymous Anonymous said...

يعني الان من اگه اينجا يکمي رنجت بدم بعدش حلوا مي‌خوريم؟ :D

Anonymous Anonymous said...

فكر ميكني حالا چي ميشه؟ يعني مردني هستي؟

Blogger hiddensense said...

فعل هایی که به کار بردم همه زمان ِ آینده بود و ضمنا علم هم هنوز اونقدر پیشرفت نکرده که علت مرگ رو از نظر ِ روحی تشخیص بده پس هنوز فرصت باقیست !!!!

Anonymous Anonymous said...

عزیزم حسرتی که گفتم به خاطر اینه که سالها پیش پدرم رو از دست دادم منم همچین لحظه هایی رو دیدم و با اینکه 7-8سالم بیشتر نبود خوب میفهمیدم و اگه الان حسرتشو دارم به خاطر اینه که میدونم پدرم قدر مامانمو دوست داشت و قدر نازشو میکشید و مامان ناز نازی من الان چقدر تنهاست

Blogger hiddensense said...

بهار جان متاسفم ... باز خوبه مامنتون تو رو داره که درکش می کنی

Anonymous Anonymous said...

هم درد شنیدی ؟ منم ! بی اجازه میزارمت تو گلدونم

Blogger hiddensense said...

لطف می کنی کوچک جان خوشحالم که هم و درک می کنیم ...

Post a Comment

<< Home